در سنین ۱۲ تا ۱۷ سالگی کودک و نوجوان چه می گذرد؟

بنابر نظر نوجوانان و والدین شان، این دوران به نسبت کودکی دشوارتر است؛ در همین راستا نظریه‌پردازان مختلف معتقدند نوجوانی دورانی طوفانی و پر از تنش است حتی برخی از نظریه پردازان معتقدند که نوجوانان در این مرحله دچار اختلال روانی می‌شوند.
با تمام این توضیحات، اگرچه انتقال از کودکی به بزرگسالی دشوار و پر از کشمکش است اما آشفتگی دوران نوجوانی بیش از حد بزرگ جلوه داده شده است و این بحران و آشفتگی تا حد زیادی به نوع جامعه و ساختار فرهنگی آن بستگی دارد.
در سنین نوجوانی، بلوغ جنسی و جسمی به سرعت رخ می دهد و از طرف دیگر انتظارات خانواده، فرهنگ و جامعه از نوجوانان برای دستیابی به استقلال بیشتر می شود.
آنها در این سنین با همسالان و بزرگسالان ارتباط های جدیدی آغاز می کنند و برای زندگی شغلی و اجتماعی خود آماده می شوند و مهارت های لازم را کسب می کنند.
تمام نوجوانان جهان چهار تجربه تقریبا مشترک دارند که عبارت اند از: تغییراتی که همزمان به رشد سریع قد، وزن، قیافه ظاهری و نهایتاً بلوغ جنسی آنان منجر می شود. پذیرش و سازگاری با تمام این تغییر و تحولات یاد شده و همچنین دستیابی به یک هویت منسجم، تکلیف مسلم نوجوانان در این دوره است. از یک سو، روانشناسان در ارتباط با طول دوره نوجوانی اتفاق نظر کاملی ندارند از سوی دیگر، در دختران و پسران، جوامع مختلف و طبقات گوناگون اجتماعی از لحاظ زمان آغاز و پایان و مدت زمان این دوره تفاوت آشکاری دارند.


ویژگی جسمانی نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ ساله

ویژگی های جسمانی در این دوره بر میزان عزت نفس نوجوانان تاثیر بسزایی میگذارد، اگر آنها دارای ویژگی های مطلوبی باشند از سوی دیگران مورد پذیرش قرار می گیرند و فقدان این ویژگی ها منجر به احساس بی کفایتی و طرد شدگی و حتی ناسازگاری در نوجوانان می شود، که این امر در دختران نوجوان به نسبت پسران، به دلایل فرهنگی اهمیت بیشتری دارد.
در سن نوجوانی تغییرات جسمانی به سرعت رخ می دهد به این تغییرات جسمانی سریع جهش نموی می گویند تقریبا چهار سال طول می کشد ؛در طی این جهش نموی ساختار چهره و بدن نوجوانان شبیه بزرگسالان می شود. این جهش نموی شامل خصوصیات زیر است:
– حدود سن ۱۲ الی ۱۳ سالگی در دختران و ۱۴ سالگی در پسران این تغییرات اوج بیشتری دارد. – این جهش نموی به عواملی نظیر: سلامت جسمانی، وراثت، میزان تغذیه، شرایط اقتصادی، طبقه اجتماعی خانواده و همچنین موقعیت جغرافیایی بستگی دارد و الگوی ثابت و خاصی ندارد و غالبا با این تغییرات ناگهانی نامتوازن رخ می‌دهد.
– رشد در این دوره از پیرامون به سمت مرکز رخ می دهد و پاها قبل از شانه ها و تنه رشد می کند و همچنین پنجه ها قبل از بازوها.
– فک، لب، بینی و گوش های آنها نسبت به بخش بالایی سر زودتر به سر حد نهایی رشد می رسند.
– ابعاد چشم ها در این سنین افزایش پیدا میکند و منجر به نزدیک بینی بسیاری از نوجوانان می‌شود.

ویژگی جنسی و بلوغ نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ سال:

بلوغ مرحله ای از زندگی است که در آن تغییرات زیستی مهمی در نوجوانان به وجود می آید که منجر می شود فرد به تکامل جنسی رسیده و برای تولید مثل از آمادگی لازم برخوردار شود.
علائم نخستین بلوغ با فعالیت‌های هورمون های واسطه غده هیپوفیز آشکار می شود که بر ترشحات غده فوق کلیوی، جنسی و غده تیروئید تأثیر می گذارند؛ فعالیت غده فوق کلیوی منجر به رشد مو در ناحیه زیر شکم بروز جوش های صورت و همچنین افزایش قد می شود.
مفهوم دیگری که در این دوره مطرح می شود نگهداری ذهنی است بدین معنا که کودکان قادر نیستند درک کنند که مقدار ماده حتی وقتی شکل آن تغییر میکند، باز هم ثابت باقی می ماند یعنی درک نمی‌کنند وقتی آب از لیوان بلند و باریک به لیوان کوتاه و پهن ریخته می شود، مقدارش ثابت می ماند. در این دوره ما با دو اصطلاح مواجه هستیم که به صورت خلاصه عنوان می‌کنیم:
خصوصیات اولیه جنسی: به رشد اندام هایی اطلاق می شود که برای تولید مثل ضروری هستند؛ مثل هر رحم و تخمدانها در دختران و دستگاه تولید مثل و غده پروستات در پسران.

خصوصیات ثانویه جنسی: این ویژگی های فیزیولوژیکی با شروع بلوغ ظاهر می شوند اما با تولید مثل رابطه مستقیم ندارند.

در پسران؛ رشد بدنی و تغییرات جسمانی، تغییر در صدا و کلفت شدن یا مردانه شدن صدا، رویش مو در زیر بغل، پایین شکم، اطراف اندام های جنسی و صورت، رشد آلت تناسلی و بیضه ها. در دختران؛ قاعدگی، رشد سینه ها، رویش مو در اطراف اندام های تناسلی و زیر بغل، افزایش و توزیع چربی در بدن.

ویژگی شناختی نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ سال:

در زمینه تغییرات شناختی در چگونگی تفکر استدلال و درک و فهم نوجوانان تحولات آشکار و عظیمی رخ می‌دهد که قابل توجه تر از تغییرات جسمانی است.

عمده ترین ویژگی که تفکر نوجوانان را از کودکان متمایز می‌سازد، دستیابی به تفکر انتزاعی است بدین معنا که نوجوانان تنها به آنچه که «هست» نمی اندیشند بلکه به آنچه که «می‌تواند باشد» فکر می کنند.

این مسئله باعث می‌شود که نوجوانان به مسائل انتزاعی و نظری همچون موضوعات فلسفی، دینی، سیاسی و اخلاقی اشتغال ذهنی پیدا کنند و نسبت به تمامی نگرش ها و عقاید خودشان دچار تردید شوند و حتی آنها را تغییر دهند و در جستجوی ارزش ها و دیدگاه های جدید باشند.

در این مرحله نوجوانان، مفروضات و احتمالات را در نظر میگیرند و برخلاف کودکان که در دنیای واقعی و زمان حال زندگی می‌کنند، نوجوانان در یک دنیای فرضی و احتمالات آینده سیر می کنند، این امر باعث می‌شود که نوجوانان افکار و تخیلات قهرمانانه و بلندپروازانه داشته باشند و به ماجراجویی بپردازند.

ویژگی عاطفی نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ سال:

هیجانات و عواطف نوجوانان در این دوره تعادل و ثبات زیادی ندارد؛ بدین معنا که، آنها به هنگام خشمگین شدن و یا هر احساس دیگری کنترلی بر رفتار خود و همچنین گفتارشان ندارند و به سرعت احساس خود را بروز میدهند و حتی ممکن است دست به رفتار ناشایستی بزنند اما سریعاً پشیمان شده و خود را سرزنش می‌کنند.به علت تغییر و تحولات غدد داخلی و همچنین ترشح هورمون ها نوجوانان دچار حساسیت و زودرنجی می‌شوند و هر برخوردی(عدم پذیرش از سوی همسالان یا والدین، مورد سرزنش و یا حتی انتقاد قرار گرفتن،اثبات این امر که او چندان مهم نیست، ناکامی و…) ممکن است منجر به ناراحتی، عصبانیت و یا حتی خشم آنها شود.
با توجه به توضیحات بالا در این دوره یک سری از ویژگی ها در نوجوانان قالب می شود که عبارتند از:
– به دلیل ترس از انتقاد و سرزنش هیجان های خود را بیان نمی کنند و از جمع کناره گیری کرده و دچار حالت های افسردگی می شوند. – به سرعت تحت تاثیر محرک های هیجانی قرار می گیرند، هیجانات و عواطف خودشان را خیلی شدید ابراز می‌کنند.
– در هنگام بیان هیجان های خود و یا حتی انجام فعالیت های خطرناک، کنترل بر روی خود ندارند.

– در بروز واکنش های عاطفی بی تجربه هستند و حتی این واکنش ها بسیار ناپایدار است و ماندگاری ندارد.

ویژگی اخلاقی نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ سال

بنا بر دیدگاه پیاژه، نوجوانان از این سنین، فقط به اعمال و پیامدهای ظاهری رفتار توجه نمی‌کنند؛ بلکه انگیزه ها، نیت ها، احساسات و دیدگاه های دیگران را در رفتاری که از آنها صادر شده است، در نظر می گیرند. در نتیجه، در قضاوت های اخلاقی خود به انگیزه ها اوضاع و احوال دقت می‌کنند.
نوجوانان در مورد قوانین انعطاف پذیرتر می شوند؛ زیرا تشخیص می دهند که قوانین، حاصل توافق افراد برای انجام رفتارهای مناسب در موقعیت های معین است؛ بنابراین به قواعد و جزئیات آنها آگاه می شوند و به تدوین آنها اهمیت زیادی میدهند و از بحث های تفسیری لذت می برند.
بنابر دیدگاه کلبرگ، نوجوانان در این سنین سعی می‌کنند دیگران را خشنود سازند، یعنی تحسین آنها را، به خصوص افرادی را که از نظر آنها مهم به شمار می آیند، برانگیزند؛بنابراین، عملی که تایید دیگران را به دنبال داشته باشد، از نظر اخلاقی قابل دفاع است.
در این سنین اطاعت از قوانین برای اجتناب از مجازات یا کسب پاداش نیست، بلکه برای حفظ نظم جامعه است؛ بنابراین، هر عملی که مطابق با مقررات جامعه باشد و مورد تصویب مراجع قدرت قرار گرفته باشد، از لحاظ اخلاقی قابل قبول است و هر انسانی موظف است این قوانین را رعایت کنند.
پس می‌توان اینگونه گفت که نوجوانان در سطح دوم استدلال اخلاقی، یعنی اخلاق متعارف قرار دارند.

ویژگی اجتماعی نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ سال:

بنا بر نظریه اریکسون، نوجوانان در این مرحله، با بحران هویت در برابر سردرگمی نقش مواجه هستند ؛ بدین معنا که اکثریت نوجوانان خود را با یک سوال اساسی و مهم «من کیستم» مواجه می بیند و همین منظور، با گروه همسالان خود پیوندی ناگسستنی پیدا می‌کنند؛ زیرا این گروه ها تکیه گاه تازه ای برای نوجوانان به شمار می آیند و نقش مهمی در شکل دادن به هویت او بازی می کنند.
اریکسون معتقد است که دستیابی به هویت، مهمترین وظیفه نوجوانان است و آنها باید نیازها، آرزوها و توانایی‌های خود را به شکل تازه ای سازماندهی کنند، تا از این طریق بتوانند خود را با انتظارات موجود در جامعه وفق دهند.
حل موفقیت آمیز این بحران خصوصیت مثبت وفاداری را در نوجوانان به وجود می آورد، وفاداری صرفاً به منزله ظرفیت انسان برای اعتماد به دیگران نیست، بلکه ظرفیت فرد برای قابل اعتماد بودن را نیز در بر دارد.
آنها زمانی به احساس هویت دست می یابند که ارزش های خود را انتخاب و نسبت به اهداف یا افراد خاصی احساس وفاداری کنند.

از سرگیری داده هایی که قبلاً یاد گرفته اید: در همان روزی که چیزی را می آموزید آن را بازخوانی کنید. این تمرین برای حفظ آن چیزی که یاد گرفته اید بسیار کارآمد است.

Rate this page