اگر چه در سالهای پیشین گمان میشد هوش فاکتوری است که فقط از طریق عوامل وراثتی مشخص میشود اما عوامل دیگری نیز هستند که بر روی هوش تاثیر می گذارند. هوش نیک مرکز تخصصی تست هوش کودک قصد دارد تا عوامل موثر بر هوش کودک را در این مقاله برای شما بیان نماید.
اما در حال حاضر محققان معتقدند فضایی که کودک در آن پرورش مییابد و هم چنین اشخاصی که کودک را رشد میدهند عامل با اهمیت و قابل توجهی در معیار هوش کودک میباشد. در حقیقت پدر و مادر قادرند مدد فراوانی به استعداد و هوش کودک خود کنند. تحقیقات گوناگون در دپارتمان تست هوش کودک، اثر فاکتورهای محیطی مختلف را بر هوش و استعداد کودکان بیان کرده است که آنها را شرح میدهیم:
برخی از هورمونها در واکنشهای مغزی تاثیر به سزایی دارند. هورمون غده تیروئید که به تیروکسین معروف است. در تحریک کردن عملکردهای مغزی و اثر فکری اثر مهمی دارد. اخلال و بینظمی در تراوش هورمونهای مشخص کننده تعیین جنسیت در دوران بارداری مادر ، همچنین که نامعین بودن جنسیت نوزاد را پس از به دنیا آمدن سبب میشود ، امکان دارد نقص و کاهش بهره هوشی را هم سبب شود.
تعداد زیادی از تحقیقات بیان کردهاند که تغذیه ناکافی چه در زمان جنینی و چه بعد از آن در نمو و ارتقای هوش کودکان اثر نامطلوب و بدی بر جای خواهد گذاشت. از آن میان مواد تغذیهای الزامی برای کودک ، مواد کربوهیدراتی است که کمی و ناکافی بودن آن بر نموی سیستم عصبی و در نهایت هوش کودک اثر سویی بر جای میگذارد. همچنین ویتامینها و مواد معدنی نیز تاثیر به سزایی دارند ، بر طبق شماری از تحقیقات ، بدین سان کودکانی را که از تغذیه نامناسب استفاده میکنند و دچار کمبودهایی بودند تابعه برنامه تغذیهای مطلوب و درخور قرار بگیرند ، بعد از دورهای بهره هوشی آنها تا پایهای ارتقا و فزونی مییابد. تغذیه کودک از اهمیت بالایی بر هوش برخوردار است.
تحقیقاتی که برای ارزیابی و سنجش هوش پسران و دختران اجرا شده است غالباً به این مطلب دست یافتهاند که از لحاظ هوش همگانی میان دختران و پسران فرقی نمیباشد ، ولی از لحاظ توانمندی و مهارتها میان دختران و پسران مغایرتهایی وجود دارد ، از لحاظ روحی ، زبانی و گفتاری ، قرائت ، ادراک و شناخت ، چالاکی و سرعت انگشتان دست و حرفه دفترداری و اپراتوری دختران در مقایسه با پسران اولویت دارند.
از طرفی از لحاظ تجزیه و تحلیل ریاضیات ، مهارتهای فضایی ، مهارتهای عملی و چالاکی و تناسب ماهیچههای بزرگ ، پسران نسبت به دختران سلطه و اولویت دارند. بایست آگاه بود این اختلافها و تمایزها اغلب به علت سبک پرورش و آموزش و فاکتورهای فرهنگی میان پسران و دختران میباشد تا فاکتورهای طبیعی و ژنتیکی دختران و پسران ، با این حال شماری از بررسیها بیان میکنند که از لحاظ شماری از فعالیتهای ذهنی و مغزی میان دختران و پسران مغایرتها و فرقهایی میباشد.
یکی از فاکتورهای مهم بر هوش کودک ، جایگاه اجتماعی و اقتصادی ، میزان سواد و مبلغ حقوق والدین است. مغایرت میان میانگین هوش کودکان در ارتباط با جایگاه خانواده احتمالاً از جهتی بیانگر اثر فاکتورهای ژنتیکی بر هوش و از طرفی حاصل اثر وضعیت مطلوب خانواده و فضایی برای تقویت و رشد مهارتهای فکری کودکان باشد. اضافه بر مطالب بالا ، تعدادی از فاکتورهایی مشابه ، تعداد افراد خانواده ، توالی به دنیا آمدن بچهها ، مکان زندگی ، توقعات پدر و مادر از کودکان ، کمبودهای مالی ، دیدگاه پدر و مادر نسبت به کودک ، طریقه پرورش آنان و برخورداری از امکانات تحصیلی بر تقویت و میزان هوش کودک اثر بخش میباشد.
یکی از اختلافات و مسائلی که غالباً درباره هوش مورد بحث قرار گرفته است آن است که بهره هوشی متاثر از آموزش و تعلیم میباشد یا طبیعت و ذات آدمی. طبیعت به عوامل ژنتیکی و طبیعی کودک و تربیت به آگاهیهای پیرامونی کودک همانند آداب و دانش مسلط بر اجتماع ، ارتباطهای معیشتی و خانوادگی ، رسانههای جمعی و … مربوط میشود. اکثر محققان بر این مطلب هماهنگی و انطباق دارند که فضا و محیط هم اثر با اهمیتی بر هوش کودک دارد.
بدین معنی که ارتقا و توسعه فضای پیرامون کودکان قادر است بر هوش کودک اثر گذار باشد و سبب افزایش و بهبود فراگیری و تحصیلی و گسترش امکان کسب و رشد آنان به تواناییهای نیازمند برای یک حرفه و وظیفه شود. یکی از مطالب با اهمیت مربوط به تاثیر محیط بر هوش ،ارتقا و بهبود بهره هوشی در سنجشهای هوش در تمام جهان میباشد. بهره هوشی اشخاص در ارزیابیهای جدید بیان گردیده است که بیشتر اشخاص ، هوش بهر میانگینی دارند ضمن این که پیش از این بهره هوشی بیشتر افراد پایینتر از میانگین بهره هوشی بود.
همچنین کودکانی که یک دوره زودتر به مدرسه میروند بهره هوشی زیادتری در مقایسه با کودکانی که یک دوره دیرتر به مدرسه خواهند رفت بروز میدهند. به علاوه افرادی که به هر علتی به مدرسه نمیروند و یا تحصیل خود را رها کردهاند هوش بهر کمتری دارند.
نتیجه گیری
سازگاری میان عوامل ژنتیکی و محیطی بسیار مبهم و فعال میباشد. پرورش و نمو و ارتقای بهره هوشی کودک متاثر از سازگاری و رویارویی عوامل ژنتیکی و محیطی میباشد. در فاکتورهای محیطی بر آموزش و تعلیمات مدرسهای اصرار شده است. ضمن این که آداب و دانش مسلط بر اجتماع ، ارتباطهای معیشتی و خانوادگی ، رسانههای جمعی. نیز اثر بخش و مفید میباشند.
موضوعات مرتبط