هوش نیک مرکز تخصصی تست هوش و استعدادیابی در این مقاله نحوه پرورش اعتماد به نفس کودکان یا Self-confidence in kids را توضیح داده است.
اعتماد به نفس کودکان، که یک نیاز عاطفی است، با ارزش خود نسبت مستقیم دارد. یک فرد با تولد خود با کمک خانواده، محیط و ویژگی های فردی خود شروع به تشکیل هویت می کند و مشخص می کند که کیست.
این هویت شخصی است و بخش هایی از آن به یک کل جدایی ناپذیر تبدیل شده است. جنبه هایی از هویت ما وجود دارد که دوست داریم و دوست نداریم. رد کردن اجزای جدا نشدنی ما می تواند ناراحتی درونی ایجاد کند و منجر به مشکلات روانی شود.
چه ما باید بدانیم این است که اعتماد به نفس یک حالت یا احساس تغییرناپذیر و ایستا نیست و نباید به عنوان یک ویژگی شخصیتی ذاتی تلقی شود. اعتماد به نفس کودکان احساسی است که می توان آن را پرورش داد.
من همه کارها را به بهترین شکل انجام می دهم، اعتماد به نفس واقعی آگاهی از حقایق مربوط، دانستن محدودیت ها و توانایی های خود، همچنین تلاش لازم برای چیزهایی است که قابل تغییر یا بهبود هستند.
در مطالعات روانشناختی و روانپزشکی مشخص شده است لحظاتی که افراد احساس اعتماد به نفس میکنند، زمانی است که در زمینهای با اهمیت فردی به موفقیت دست مییابند و مورد پسند و پذیرش دیگران قرار میگیرند.
اعتماد به نفس واقعی داشتن این احساس است ارزشمند بودن من به این دلیل است که من فقط من هستم.
کسانی که احساس ارزشمندی می کنند اما نمی توانند در زندگی به موفقیتی دست یابند، ساختاری شکننده دارند، نمی توانند با مشکلات زندگی کنار بیایند و در معرض اختلالات روانی مانند افسردگی هستند. اعتماد به نفس کودکان حائز اهمیت است.
به عنوان والدین، همه ما می خواهیم فرزندانمان بتوانند در کلاس دست های خود را بالا ببرند و زمانی که چیزی را متوجه نمی شوند از معلم خود بپرسند و همچنین افکار خود را بیان کنند. این وضعیت مربوط به مفهومی است که ما آن را «اعتماد به نفس» می نامیم.
اعتماد به نفس یعنی «ارزشی که شخص برای خود میبیند». یکی از شاخص های نشان دهنده اعتماد به نفس بالا را می توان میزان تحمل در برابر انتقاد و ناامیدی دانست. فردی با اعتماد به نفس بالا نسبت به انتقاد و محدودیت ها آرام تر، سازنده تر و مثبت تر است.
گاهی ممکن است کودک، خود را با عبارات مثبت توصیف کند، خود را قویتر، باهوشتر از آنچه هست ببیند و به انتقادهای بیرونی بیش از حد واکنش نشان دهد. به همین دلیل، کودکی که با اعتماد به نفس بالایی رفتار می کند، ممکن است عزت نفس پایینی داشته باشد.
اعتماد به نفس در مراحل اولیه با ویژگی های زیستی ذاتی کودک (خلق، هوش، ویژگی های فیزیکی و …) و اثرات محیطی شروع به شکل گیری می کند.
از بدو تولد اولین پایه های اعتماد به نفس کودکان با رابطه با مادر گذاشته می شود. از این منظر، روابط ایجاد شده در خانواده برای رشد اعتماد به نفس بسیار ارزشمند است. بعد از والدین، این معلمان و همسالان هستند که بیشترین تاثیر را در اعتماد به نفس کودک می گذارند.
رشد اعتماد به نفس فرآیند پیچیده ای است که از کودکی به کودک دیگر متفاوت است. به همین دلیل، شناخت خوب کودک برای ایجاد اعتماد به نفس بسیار مهم است. اعتماد به نفس پدیده ای است که می تواند به طور مداوم توسعه یابد.
در اینجا کارهایی وجود دارد که والدین می توانند برای تربیت فرزندانی با اعتماد به نفس انجام دهند.
رفاه فرد؛ داشتن یا نداشتن یک زندگی موفق، متعادل و لذت بخش، اعتماد به نفس بالا یا احساس ناامنی فرآیندهای موازی هستند. برای لذت بردن از زندگی به اعتماد به نفس نیاز داریم. برآورده نشدن این نیاز اساسی می تواند زندگی را غیر قابل تحمل کند.
اعتماد به نفس احساسی است که از سال های اول زندگی به تدریج ایجاد می شود. این احساس در کودکی مجاز نیست و اگر ناقص رها شود ممکن است در بزرگسالی جبران آن ممکن نباشد. کودکان با اعتماد به نفس، بزرگسالان با اعتماد به نفس آینده خواهند بود.
در رشد اعتماد به نفس به ویژه در سال های اول کودکی (۳-۴ سالگی)، نگرش و تربیت والدین در شکل گیری احساسات فرد نسبت به خود و میزان اعتماد به نفس اهمیت فوق العاده ای دارد. همینطور سنجش میزان هوش کودک و پرورش آن می تواند بر روی اعتماد به نفس کودک تاثیر بسزایی داشته باشد.
بعداً واکنش دوستان و محافل اجتماعی نیز نقش بسیار مهمی ایفا می کند. کودک در راستای واکنش هایی که از محیط خود دریافت می کند، ادراک مثبت یا منفی خود را به دست می آورد.کودکان گاهی اوقات ممکن است در معرض بی عدالتی و سوء استفاده در دوستان یا حلقه اجتماعی خود قرار بگیرند.
اینکه به چه میزان و تا چه اندازه تحت تاثیر این امر قرار خواهند گرفت، با کفایت حس اعتماد اولیه ای که از خانواده دریافت می کنند، نسبت مستقیم دارد.
کودکی که احساس می کند در خانواده او را دوست دارند و برایش ارزش قائل هستند، چندان تحت تاثیر واکنش های منفی محیط قرار نمی گیرد و حتی اگر تحت تاثیر قرار بگیرد، در مدت زمان بسیار کوتاهی از پس آن بر می آید.
نتیجه گیری
کودکانی که وابسته به والدین خود هستند، اعتماد به نفس ندارند. در واقع والدین فکر می کنند که با رفتارهای محافظتی بیش از حد از فرزندان خود محافظت می کنند و به آنها لطف می کنند. نگرش والدین که کودک را غرق در محبت و توجه مفرط می کند، هر کاری را خودش انجام می دهد تا دچار مشکل نشود و بیش از حد کنترل می کند. این موضوع درباره اعتماد به نفس کودکان می باشد.
کودکانی که نمی توانند مسئولیت را بر عهده بگیرند، وابسته به والدین خود هستند، مهارت های حل مسئله و به طور خلاصه اعتماد به نفسشان رشد نمی کند.
مقالات مرتبط
منبع
https://kidshealth.org/en/parents/self-esteem.html
1 دیدگاه
Thanks.