تربیت کودکان به سبک خردمندانه – چشم انداز پدر و مادر موضوع این مقاله است.
یک داستان عامیانه قدیمی در مورد گروهی از مردان نابینا وجود دارد که با یک فیل مواجه می شوند. مرد اول طرفی از فیل را لمس می کند و به دوستانش می گوید: «این حیوان مانند دیوار، جامد و مسطح است.» مرد دوم در حالی که عاج فیل را احساس می کند می گوید: «نه» “مثل نیزه، تیز و صاف است.” مرد سوم دستش را دور تنه فیل می گذارد و فریاد می زند: «مثل مار، بلند و ویگلی است.» در نهایت آخرین مردی که بازوهایش را به دور پای عظیم فیل پیچیده است می گوید: «همه شما اشتباه می کنید، این حیوان مثل یک درخت بزرگ است.»
مانند مردان نابینا در داستان، ما تمایل به دیدن مشکلات یا مسائل از دیدگاه جزئی و منحصر به فرد خودمان داریم. معمولاً حقیقت به دیدگاه ما بستگی داشته و اما اغلب محدودیت هایی وجود دارد که ما فقط درک جزئی از یک مشکل داریم و توانایی ما در پرداختن خردمندانه به آن محدود است.
بیشتر چالش های فرزندپروری را می توان از دیدگاه های متعدد مشاهده کرد. یکی از مهم ترین دیدگاه ها البته متعلق به خود واقعی فرزند ماست. به این نظر موافقید یا نه، عجیب است که سعی کنیم بفهمیم افکار و رفتارهای بچه هایمان از کجا می آیند. با قرار دادن پای خودمان در کفش هایشان می توانیم بینشی نسبت به دلایل رفتار آنها و احساساتی که به آن انگیزه می دهند به دست آوریم.
تصمیماتی که ما در مورد فرزندانمان (و خودمان) می گیریم در خلاء گرفته نمی شود بلکه در نتیجه گسترش دیدگاه ما و با توجه به اینکه چگونه دیگران ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرند رفتار میکنیم.
مراجعم به وضوح به یاد می آورد زمانی که او ۱۷ ساله بود و پدرش مشغول دریافت پیشنهاد یک کار بزرگ از یک شرکت معتبر و در سراسر کشور بوده است. همچنان او فکر میکرد که این حرکت پیامدهای گسترده تری برای خانواده اش دارد ( به ویژه دخترش که قرار بود به سال آخر دبیرستان برود ) و قبل از تصمیم گیری نهایی فقط دیدگاه خود را در نظر گرفت. توجه و احترام او به چشم اندازش، انتقال را تجربه مثبت تری برای والدینش تلقی کرد.
اما مراجع من واقعا بعد از این انتقال دچار اضطراب و افسردگی شدید شده بود. اگرچه در نظر گرفتن دیدگاه شریک زندگی یا شریک سابق در هنگام مخالفت می تواند دشوار باشد، اما مهم این است که با هم همکاری کنیم تا مصالحه ای پیدا کنیم که به نفع کودک باشد، نه لزوماً دیدگاه خودمان.
زمانی که دیدگاه نوجوان ما همیشه منطقی نیست و یا احساس حق به جانب هست و با توجه به دیدگاه نوجوان، مانند فکر کردن به رفتار های خاص و انگیزه های او در زمینه سن خود و تغییرات زیادی که آنها در حال تجربه کردن میباشند، گسترش دیدگاه ما می تواند چالش برانگیز باشد. در حالی که ممکن است مانند نوجوان به طور مداوم برای به چالش کشیدن اقتدار و یا احساس بدی داشته باشیم. اما در واقع، دلایل این رفتار اغلب شخصی نیست، و باید با توجه به نیاز یک نوجوان از توانایی های استدلال جدید خود و استقلال در حال ظهوش برای حفظ تداوم و ایمنی خانواده استقبال کرد.
به طور مشابه، ما نباید تصمیم کودک دوازده ساله مان را، حتی اگر گاهی اوقات غیر مسئولانه و یا مشکل زا بود را با توجه به پیامدهای بلند مدت از انتخاب های خود جدا کنیم و اگر چه ما میتوانیم احساس کاملا متفاوت آنها حتی اگر هنوز هم تکانشی و یا عدم در نظر گرفتن آینده میباشد، را چشم اندازی نو ببینیم.
درک دیدگاه دیگران می تواند به ویژه زمانی دشوار باشد که والدین از نظر عاطفی درگیر یا ناراحت هستند. احساسات قوی آنها زاویه دیدشان را تنگ می کند و می تواند دیدن فراتر از دیدگاه خودشان را دشوار کند. کور کننده های احساسی والدین نیز می توانند رفتار آنها را در مقابل نظرات نوجوانان به رفتار انفجاری هدایت کنند.
به عنوان مثال: وقتی کودک ما کفش های کثیف خود را در کف خانه درمی آورد، ممکن است رفتار آنها را بی احترامی به تمام زمانی که صرف تمیز کردن خانه می کردیم، درک کنیم. اما ممکن است این رفتار فقط منعکس کننده این باشد که روز سختی داشته اند و به سادگی مسئولیت های خود را فراموش کرده اند.
وقتی دیدگاه، توانایی ها و محدودیت های فرزندمان را درک کنیم، پیدا کردن زمینه مشترک و توسعه راه حل هایی که هم والدین و هم نوجوانان می توانند پشت سر بگذارند – راه حل هایی که منجر به یادگیری طولانی مدت و تغییر مثبت خواهد شد، آسان تر است. با در نظر گرفتن دیدگاه آنها نیز به فرزندانمان نشان می دهد که ما واقعا ً آنها را دوست داریم و به آنها اهمیت می دهیم که معمولا ً منجر به مقاومت دفاعی کمتر و پذیرای آنچه باید بگوییم می شوند.
در زیر برخی از پیشنهادات است که می تواند کمک به گسترش چشم انداز ما و دیدن تصویر بزرگتر از تصورات ذهنی مان:
حالا بگو باید چیکار میکنی تا پای خودت رو “توی کفش های نوجوانت” بذاری؟