فاکتورهای فراوانی در بازی کودکان نقش دارند از قبیل سن و سال کودک ، جنسیت ، ضریب هوشی و فضا و پیرامون کودک را میتوان عنوان کرد.
هر یک از مولفههای گفته شده جدا جدا و در پایان با همدیگر در ساختاری پیوسته در راه پرورش و رشد درست و مناسب کودک قرار گرفتهاند و با قدرتمندی از نقش عظیم آنها بر رشد و نموی فعال و جنبههای گوناگون ، پرورش او را مطرح کرد.
نوع بازی کودکان در زمانهای نخست کودکی بیانگر تحول رشد و نموی آنها میباشد. کودکان در سنین کم اغلب به بازیهای تکی و فردی احتیاج دارند که سپس بازیهای قیاسی را در پی خواهد داشت ، بدین معنی که دو کودک در جوار هم ولی نه با همدیگر بازی میکنند. آنها امکان دارد وسایل مشترکی را نیز به کار بگیرند اما جدای از همدیگر و بیرابطه فراوانی با یکدیگر به بازی و سرگرمی مشغولند.
کودکان سه تا چهار سال به بازیهایی که با همسالان خود رابطه و سروکار دارند مشغول میشوند بدین معنی که آنها با سایر کودکان هم بازی کرده و قادرند اسباب بازیهای خودشان را تا حدودی به آنها بدهند و با آنان همبازی شوند اما هنوز قادر نیستند تمایلات شخصی خود را قربانی جمع کنند و پیرو اعضای تیم شوند. از چهار تا شش سالگی کودک غالباً به بازیهای مشارکتی مشغول میشود و به بازیهای دسته جمعی علاقمند است.
در روند رشد سه شکل بازی دیده شده که از لحاظ الگو و شکل با یکدیگر متمایز هستند و مرتباً بعد از دیگری مشهود میشوند که عبارتند از:
نقش جنسیت بر بازی کودکان یکی از عوامل موثر است. جنسیت نیز یکی از مولفههای تاثیرگذار بر بازی کودکان میباشد. در تمایز بین بازی دختران و پسران اصلیترین فاکتورها شامل: یکی از عوامل وابسته به ذات و نهاد کودک میباشد و عامل دیگر به چشم داشتها و نگرش پدر و مادر و اجتماع نسبت به دختران و پسران برمیگردد که به تدریج آنها را به سمت تمایز بین بازیهای دخترانه و یا پسرانه هدایت میکند.
پسران بازیهای پویا و فعال و پرجنب وجوش که لازمهی فعالیت پر تحرک و صرف قدرت جسمی و سرعتی است را به اقسام بازیها اولویت میدهند اما دختران به بازیهای آرامتر که احتیاج به فعالیت کمتر دارند متمایل هستند.
نقش محیط بر بازی کودکان را از دو جهت میشود ارزیابی نمود: پرباری و پرمایگی وسیلهها و مسببهایی که کودک به وسیلهی آنها بازی میکند و مغایرت در بازی در فضاهای گوناگون از جهت جغرافیایی.
تعدادی از محققان گوناگونی در برانگیزانندهها و وسیلههای بازی را اصلیترین مولفهی فضایی در رشد و پرورش کودک به حساب میآورند. مسلماً بایستی توانمندیها و کمبودهای ذهنی کودک را تشخیص داد و محرکها را با آن مقایسه و هماهنگ کرد. محدودیت در برانگیزانندهها و وسیلههای بازی ، به رشد و نموی ناقص رشتههای عصبی مغز منتهی میشود و در نهایت کودک به لحاظ هوشی رشد و پیشرفت مطلوبی نخواهد داشت.
در نواحی دور دست و توسعه نیافته که اشخاص قدرت مالی برای تهیه ابزارآلات بازی کودکان را ندارند ، به بازیهای قدیمی و مرسوم که احتیاجی به اسباب بای نداشته باشد را انجام میدهند. در این نواحی کودکان میآموزند برای خود وسیلههای بازی درست کنند که این خلاقیت و نوآوری هم به شکلی عملکرد لذت بخشی را به همراه خواهد داشت.
ضریب هوشی نیز به گونهای بر بازی و گزینش وسیلههای بازی کودک اثرگذار است. کودکان باهوش غالباً وسیلههایی را گزینش میکنند که از طریق آنها به نوآوری برسند و ذهن و فکر آنان را فعال سازد. کودکان باهوشتر زمان زیادی را به یک نوع بازی نمیپردازند ، چراکه خاستار گوناگونی و تفاوت در بازیها هستند. کودکان تیزهوش به سبب مهارت و توانمندی زیاد ، علاقمند به بازیهای تکی و فردی هستند و غالباً به بازیهای پرانرژی مشغول نمیشوند.
موارد مرتبط :
کودک تیزهوش چه مفهومی دارد و چه کودکی تیز هوش است؟
بازی و پرورش هوش کودک و اسباب بازی های مفید برای هوش