جدایی و متارکه والدین بر روی فرزندان اثراتی فی نفسه خواهد داشت. این اثرات در ردههای گوناگون سنی فرزندان به گونهای گوناگون است. اندازه و حجم این اثرات به مولفههای فراوانی وابسته است که غالباً همهی این عوامل در مدیریت و ادارهی شما میباشند.
اجازه دهید دقیق تر به تاثیر طلاق بر فرزندان بپردازیم. عموماً بچهها و کودکان تازه بلوغ یافته فوت والدین خویش را آسانتر و سادهتر از جدایی و متارکه آنها میپذیرند. در مرگ والدین پیوستگی و ارتباط احساسی و روانی و منشی و شاخههای پیوستگی روحی جدا و شکسته نمیشود و یا اندکتر ضعیف خواهد شد و دلمردگی و دلسردی و اندوه چند روز و موقتی کودک را فرا میگیرد. نظر به این که تبعات و پیامدهای دراز مدت و عمیق جدایی و متارکه والدین در فرزندان فراوان است و مسائل و دشواریهای عدم تفاهم و سازش در ساختار خانواده را ایجاد میکند.
آن مطلبی که از تحقیق در مورد جدایی و متارکه والدین حاصل شده است آن است که دختران خانوادههای تک والد ، در دسترس حوادث و پیامدهای ناخوشایند و صدمه دهندهای مانند ازدواجهای شتاب زده و نا به هنگام ، ترک منزل و رها کردن درس و مدرسه میباشند. در کشور ما اغلب کودکان متواری و نوبالغان مستقر در مراکز اصلاح و تربیت را کودکان و فرزندان طلاق سازمان و شکل میدهند. فرزندانی که تنها با یک والد زندگی کرده اکثراً دچار تنش و آشفتگی روحی و احساسی و هیجانی میگردند.
اولین تاثیر طلاق بر فرزندان : به وجود آمدن سابقهی شک و تردید و بیثباتی در کودکان و نوجوانان به گونهی تکریر و تجدید بیاختیار و زیاده از حد فعالیتها و امور روزانه میشود.
دومین تاثیر طلاق بر فرزندان : نمود و پیدایش بیرغبتی و دلسردی و پژمردگی در فرزندان ، در این وضعیت کودک و نوجوان فاقد میل و رغبت و شادی و یا فهم اندکی از زندگی روزانه و روال همیشگی میباشد.بیمیلی و کم خوراکی بر وی غلبه میکند و ملالت و کسالت به گونهای مستمر در پیکرهی جسمی او دیده میشود.
سومین تاثیر طلاق بر فرزندان : ایجاد اساس پریشانی و تشویش و ترس درونی ، در کودکان تازه به بلوغ رسیده احساسی همانند واهمه و دلهره و ناراحتی ایجاد میگردد. در این حالت نشانه ترس از زندگی آتی در اعمال و حرکات آنان آشکار است. این کودکان با نظر به تزلزل و بیثباتی نهاد و بنیان خانواده از تامل و تدبر دربارهی برنامه و طرح ریزی منسجم به منظور فعالیتها و امور اجتماعی و همگانی هراس و ترس دارند.
چهارمین تاثیر طلاق بر فرزندان : به وجود آمدن خلق و خویی تحریک پذیر و ستیزه جو و سرکش ، پیامد کمبود صمیمیت و عطوفت پدری میباشد. در این شکل عارضه به علت آن که کودک فرصت گفت و گوی دو طرفه را با والدین خویش به دست نمیآورد و از سویی پرسشهای خویش را بیپاسخ میدانند ، منش و شخصیت سرکش و تند و پرخشونتی در آنان صورت میگیرد.
پنجمین تاثیر طلاق بر فرزندان : بی ثباتی و ناپایداری ، عارضهای است که کودک و نوجوان در مواجهه با هر نوع رفتار و رخداد تهییج پذیر غیر عادی دارد. بدین معنی که در رویارویی باعوامل تحریک کننده ضعیف واکنشهای زیاد و سختی از خود بروز میدهد.
ششمین تاثیر طلاق بر فرزندان : غبطه ، شک و تردید و پافشاری ، این دسته از کودکان در مقایسه با گروههای هم سال خویش واکنش و پاسخهای بیش از اندازهای از خود بروز میدهند.
هفتمین تاثیر طلاق بر فرزندان : تنهایی ، این گروه از بچهها غالباً دچار حس تنهایی شده و ممکن است که جدایی و متارکه والدین بر ارتباط و مراوده آنان با دوستان و کودکان هم رده اثرات و پیامدهایی داشته باشد و بچهها در فضاها و محیطهای دیگری در پی آسایش و صلح باشند و یا رانده و پس زده شوند.
هشتمین تاثیر طلاق بر فرزندان : نامشخص بودن روند زندگی ، ویرانگرترین اثر جدایی و متارکه بر فرزندان هنگامی ایجاد میگردد که پدر و مادر روبهروی بچهها به اهانت و توهین به هم مشغول می شوند. در این شرایط فرزندان تصور مینمایند که میبایست به جانبداری از پدر و یا مادر بپردازند. در حقیقت آنان در وضعیت پیچیدهای گرفتار میشوند که در آن پیوند و وابستگی و ارتباط با والدین عمل غلطی میباشد. فراموش نکنید بچهها خودشان را در محور دنیا تصور مینمایند از این رو هر پیشامد و واقعهای که رخ دهد به گونهای به آنان مرتبط میشود.
مطلب مرتبط
1 دیدگاه
تشکر بابت تاثیر طلاق بر فرزندان . خوب است پدر و مادر ها این تاثیر را بر کودکشان وقتی میخواهند تصمیم به طلاق بگیرند، بدانند.