کم توانی ذهنی ؛ نشانه ها و راهکارها



‎عقب ماندگی ذهنی (Intellectual disability) یا کم توانی ذهنی (Mental Retardation)، یکی از انواع اختلالات دوران کودکی است. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، دارای بهره هوشی پایین تر از حد طبیعی جامعه هستند، در مهارت های انطباقی یعنی مهارت هایی که کودک باید در هر سن خاصی آنها را فرا بگیرد، دچار مشکلاتی هستند و هم چنین کارکرد ذهنشان چارچوب و محدودیت های بنیادین و عمیقی دارد. یکی از شایع ترین مشکلات در ارتباط با این افراد مشکلات جنسی، خودارضائی در معرض عموم، می باشد، در موارد شدید و بسیار شدید این اختلال، اکثر کودکان ناتوانی حسی، حرکتی، صرع و یا حتی اختلالات خلقی دارند. یک سوم این کودکان توانایی تحرک دارند و یک چهارم آنها در انجام کارهای خود به دیگران وابسته هستند و مشکلات شنوایی و بینایی دارند. در گذشته تصور می شد عقب ماندگی ذهنی یک بیماری مسری است و از شخصی به شخص دیگر منتقل می شود، این افراد جزء مهجورترین افراد جامعه هستند و دیگران آن ها را ناقص الخلقه یا دیوانه می خوانند ولی خوشبختانه این نگرش در ارتباط با این افراد تغییر کرده است و این اختلال همچون بیماری های دیگر در نظر گرفته می شود. میزان شیوع این اختلال در بین کودکان 3 تا 10 سال حدود یک درصد است و دختران در مقایسه با پسران کم تر به این اختلال دچار می شوند. نکته قابل توجه این است که اختلال کم توانی ذهنی زیر مجموعه کودکان استثنایی قرار می گیرد و با یکدیگر تفاوت های زیادی دارند.

چه باید کرد مشاوره رایگان

علائم و نشانه های کم توانی ذهنی

  1. واکنش آنها به وقایع، مشابه افراد عادی است؛ با این وجود، نمود پریشانی در رفتار آنها به مراتب بیشتر از گفتارشان است. (پریشانی در رفتارشان بسیار زیاد است.)
  2. فعالیت بسیار بالایی دارند.
  3. حواس پرت هستند.
  4. تکانشی عمل می کنند.
  5. دچار خود آزاری هستند.
  6. رفتارهای تهاجمی دارند.
  7. فعالیت های تکراری بی هدف انجام می دهند.
  8. عملکردشان در زمینه یادگیری، حافظه کوتاه مدت، حل مسئله، کاردبرد مفاهیم و درک زبان کاهش می یابد.
  9. افرادی که به این اختلال دچار هستند، در برقراری ارتباط، مهارت های فردی و اجتماعی، کمک رساندن و مراقبت از خود، بهداشت، ایمنی و دور شدن از خطرات، مهارت ها و کارکرد تحصیلی، زندگی خانوادگی، کار و شغل و هم چنین اوقات فراغت و تفریح دچار مشکل هستند.

انواع کم توانی ذهنی

اکثریت افراد یک جامعه دارای بهره هوشی 90 تا 110 هستند و افرادی که در فاصله 71 تا 84 قرار میگیرند، دارای هوش مرزی هستند که این افراد عقب مانده ذهنی نیستند ولی از نظر موفقیت و پیشرفت تحصیلی از حد طبیعی کمی پایین تر هستند و قادر نیستند همانند دیگران به یادگیری مطالب و حل مسئله بپردازند. این گروه اگرچه به لحاظ تحصیلی کمی ضعیف هستند اما به لحاظ جسمی، عاطفی، اجتماعی، حسی و حرکتی تفاوت بارزی با دیگران ندارند. افرادی که به اختلال کم توانی ذهنی دچار هستند را بر اساس میزان بهره هوشی به چهار دسته کلی تقسیم می کنند.

  1. کم توانی ذهنی خفیف (آموزش پذیر). بهره هوشی بین 50 تا 70

تقریبا 85 درصد افرادی که این اختلال را دارند در این دامنه قرار می گیرند، این افراد در هر سنی که باشند به اندازه یک کودک 7 الی 11 ساله بهره هوشی دارند. این اختلال آنها پس از سال اول یا دوم مدرسه مشخص می شود و غالبا این افراد تا اواخر نوجوانی به درس خود ادامه می دهند و قادر نیستند بهره لازم را از برنامه های آموزشی ببرند و در صورت داشتن حمایت مناسب می توانند زندگی مستقلی را تشکیل دهند و در زمینه شغلی و اجتماعی موفقیت هایی کسب کنند.

به نسبت افراد عادی مهارت های کلامی و حرکتی شان تا حدودی کندتر است و مفاهیم پیچیده را درد نمی کنند و نسبت به افراد عادی جامعه اندام کوچکتری دارند.

هنگامی که استرس های غیرعادی اجتماعی و اقتصادی بر آنها تحمیل می شود، به کمک دیگران نیاز پیدا می کنند.

هم چنین قادرند تا سن 5 سالگی مهارت های اجتماعی و نحوه برقراری ارتباط را فراگیرند.

این افراد به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته اول ساکت و سازگار هستند؛ یعنی، از والدین پیروی می کنند و آرامش دارند و دوست دارند کارهای سودمندی انجام دهند. دسته دوم بی قرار و نا سازگارهستند؛ یعنی، مضطرب هستند و مبتلا به اختلالات عاطفی و خلق و خو می باشند.

  1. کم توانی ذهنی متوسط (تربیت پذیر بالا)، بهره هوشی بین 35 تا 50

تقریبا 10 درصد افرادی که این اختلال را دارند در این دامنه قرار می گیرند، این افراد در هر سنی که باشند به اندازه یک کودک 5 الی 7 ساله بهره هوشی دارند. اکثر آنها زبان را می آموزند ولی دامنه لغات آنها محدود است و می توانند صحبت کنند و تا حدودی قادر به برقراری ارتباط هستند. به لحاظ تحصیلی عملکرد خوبی ندارند و غالبا تا سوم دبستان ادامه تحصیل می دهند و هم چنین قادرند تردد در مکان های آشنا را یاد بگیرند.

به هنگام استرس های خفیف اجتماعی و اقتصادی به حمایت احتیاج دارند.

عدم پذیرش این افراد از سوی جامعه منجر به منزوی شدنشان می شود اما قادر خواهند بود در شرایط مساعد و با حمایت های اجتماعی قوی و حرفه ای مهارت هایی جهت انجام کار غیر تخصصی یا نیمه تخصصی را کسب کنند.

این افراد ممکن است دچار ناهنجاری های بدنی باشند اما نقص در حرکت کردن در این افراد خیلی نادر است. احساس حقارت، آشفتگی عاطفی نظیر خجالت زدگی، افسردگی، گوشه گیری و خودرایی در این افراد غالب است. این افراد در شرایط نامناسب دچار نارسایی های عاطفی و عدم تعادل روانی و انحراف هایی نظیر اعتیاد و فحشا و ... می شوند.

  1. کم توانی ذهنی شدید (تربیت پذیر پایین)، بهره هوشی بین 25 تا 35

تقریبا 4 درصد افرادی که این اختلال را دارند در این دامنه قرار می گیرند، این افراد در هر سنی که باشند به اندازه یک کودک 4 الی 5 ساله بهره هوشی دارند . مهارت های ارتباطی را فرا می گیرند و قادرند کلماتی که برای آنها ارزش حیاتی دارند را یاد بگیرند؛ هم چنین، رشد حرکتی این افراد ضعیف است.

این افراد اگر مورد حمایت ویژه قرار گیرند و آموزش آنها به صورت مستمر باشد، قادرند در دوران بزرگسالی تحت نظارت دیگران کارها را انجام دهند.

آنها قادر هستند انجام امور ساده نظیر حرف زدن، کنترل ادرار یا مدفوع، غذا خوردن، لباس پوشیدن، نظافت، محافظت از خود و ... را به کندی فراگیرند و تا حدی پیشرفت آنها در این موارد نا امید کننده است.

این افراد برخی از ناهنجاری های حسی و حرکتی را دارند اما به لحاظ چهره در وضعیت متعادلی قرار دارند.

به لحاظ عاطفی متغییر هستند و زود تحت تاثیر قرار می گیرند و در برابر مخالفت دیگران عصبانی می شوند و حملات تهاجمی و تکانشی از خود نشان می دهند.

  1. کم توانی ذهنی بسیار شدید (ایزوله، نیازمند به نگهداری در مؤسسه)، بهره هوشی کمتر از 25

تقریبا 1 تا 2 درصد افرادی که این اختلال را دارند در این دامنه قرار می گیرند، این افراد در هر سنی که باشند به اندازه یک کودک 3 ساله بهره هوشی دارند. این کودکان اگر مورد آموزش های ویژه قرار بگیرند قادر خواهند بود نیازهای خود را عنوان کنند و مهارت های ساده ای نظیر مراقبت از خود در حد ساده و ابتدایی و انجام کارهای شخصی نظیر خوردن و پوشیدن را بیاموزند.

از دیگر ویژگی های این افراد ناهنجاری های حسی و حرکتی، بد شکل بودن سر و صورت، کوتاهی اندام، صورت نامتقارن، جمجمه بزرگتر یا کوچیکتر از حد معمول، شکل چشم ها و دندان ها و گوش ها طبیعی نیست. این افراد قادر نیستند ادرار خود را کنترل کنند، همیشه مبتلا به صرع یا فلج مغزی هستند و بعضی از آنها در یک زندگی نباتی به سر می برند.

عوامل به وجود آورنده کم توانی ذهنی

  1. عوامل تاثیر گذار پیش از تولد:

شامل عوامل ژنتیکی و مادر زادی می باشد، بیماری های مزمن مادر، ازدواج های فامیلی، سن مادر و حالات روانی او (خطر ابتلای کودک به این اختلال در مادرانی که بیشتر از 35 سال دارند به مراتب بیشتر است) ، استفاده از داروهای شیمیایی، بیماری قند یا دیابت کنترل نشده، کم خونی، فشار خون بالا، مصرف الکل و مواد مخدر، تبخال ساده، ایدز، عفونت های رحمی، ابتلا به بیماری سرخجه و توکسوپلاسموز (بیماری که از طریق گربه منتقل می شود)، مسمومیت های شدید مادر، اشعه ایکس، پرتوهای رادیواکتیو و تغییرات کروموزومی در بروز این اختلال تاثیر دارند.

  1. عوامل تاثیر گذار در حین زایمان:

ضایعات مغزی، بیهوشی طولانی، خون ریزی شدید داخلی، زایمان سخت و دشوار، تولد زودرس، خون ریزی در ناحیه جمجمه، طرز قرار گرفتن جنین، پیچیدن بند ناف به دور گردن، اختلالات و نارسایی جفت، اشکالات تنفسی مادر یا کودک در حین زایمان در بروز این اختلال تاثیر دارند.

  1. عوامل تاثیرگذار بعد از تولد:

ضربات شدید به جمجمه کودک، سیاه شدن (سیانوز)، زردی کودک اگر طولانش شود و درمان نشود، عفونت های دوران نوزادی که با تب و تشنج همراه هستند، کم کاری تیروئیدی که تشخیص داده نشود یا به درستی درمان نشود، مسمومیت کودک و ... در بروز این اختلال تاثیر دارند.

  1. عوامل محیطی و اجتماعی:

فقر، تغذیه نامناسب و ناکافی، از هم گسستگی خانواده، وضعیت نامطلوب اقتصادی و اجتماعی، محرومیت های فرهنگی، استرس هاس مزمن و بالاتر از حد تحمل و مراقبان متعدد و بی کفایت کودک (این عامل تاثیر خیلی بالایی دارد) در بروز این اختلال تاثیر دارند.

توصیه هایی برای والدین در مورد کم توانی ذهنی

  1. کودک خود را همان طور که هست بپذیرید و از او حمایت عاطفی کنید.
  2. در حد توانایی هایش از او انتظار داشته باشید و بلند پروازی نکنید.
  3. با کودکتان یک رابطه صمیمی برقرار کنید تا مهارت ها و آموزش ها را به نحو مطلوبی از شما یاد بگیرد.
  4. برای تخلیه اضطراب ناشی از این اختلال، کودکتان را تنبیه نکنید و او را تحت فشار قرار ندهید.
  5. اختلال کودکتان را انکار نکنید و درمان را به موقع آغاز کنید.
  6. بخاطر این اختلال خود را سرزنش نکنید و به جای سرزنش خود درمان را آغاز کنید. ( عده ای علت این اختلال را ناشی از بی توجهی خود در زمان بارداری تلقی میکنند و دچار احساس گناه می شوند. )
  7. در برابر واکنش های نسنجیده اطرافیان نسبت به کودکتان خشم خود را کنترل کنید.
  8. قبل از اقدام به بارداری مشاوره خانواده و ژنتیک انجام دهید.
  9. علم و دانش خود را در مورد این اختلال افزایش دهید.
  10. از مادر و کودک مراقبت مطلوبی به عمل بیاورید.
  11. مهارت های ارتباطی، کلامی، اجتماعی و جسمی را به کودکانتان آموزش دهید.
  12. برای از بین بردن احساس انزوای این افراد باید شرایطی فراهم شود که این افراد در گردهمایی ها حضور داشته باشند و با دیگران ارتباط گیرند.
  13. با استفاده از روش های ارائه شده توسط متخصص سازگاری و توقعات و اعتماد به نفس کودکتان را افزایش دهید.

با وارد کردن شماره تلفن همراه خود، مجله رایگان هوش نیک برای شما ارسال خواهد شد

Rate this page